یاسی‌ترین

https://t.me/Yasitariin

یاسی‌ترین

https://t.me/Yasitariin

یاسی‌ترین

هرگز ندیده بودم چشم تو را چنین در خون و اشک غوطه‌ور، ای مامِ رنج‌ها! ای میهنی که در تو به خواری مثل اسیر جنگی یک عمر زیستیم. زین گونه زیستیم و به هق‌هق گریستیم.

به امید آزادی

بایگانی
آخرین مطالب

تولد

جمعه, ۴ تیر ۱۴۰۰، ۰۲:۴۵ ب.ظ

از وقتی یادم می‌آید عاشق تولد و مناسبت‌ها بودم. و چون خودم و تمام اعضای خانواده‌م تولدهایمان نیمه‌ی اول سال است از اردیبهشت که تولد مامان است ذوق داشتم تا شهریورِ خودم‌. شاید هم تنوعش برایم جذاب بود. درست است که معمولا مهمانی دعوت نمیکردیم اما همین که کیک میخریدیم و کادویی رد و بدل میشد برایم جذاب بود. چیزی بود که روزمرگی و روتین را برهم میزد و من عاشق همین بودم‌. بزرگتر که شدم برای خودم کسی شده بودم و کارت پستال میخریدم و هدیه و جایی قایمشان میکردم که طرف نبیند! این کار را شب‌های عید هم میکردم. حالا که آلما را میبینم و شور و شوقش را، یاد خودم میفتم و تابستان‌هایی که با شربت و مربا آلبالوهای مامان، با میوه‌های خوش رنگ و لعاب و بوی کولر آبی و تولدهای پشت سر هم برایم جذاب میشد و صد البته تعطیلی مدرسه و حیران رفتن... وقتی آخرین امتحان را میدادیم و توی آن گرما به خانه میرسیدیم و خلاص. حالا باید منتظر برنامه‌ریزی خانواده میماندیم تا برسیم به بهشت کوچکمان، اگر نزدیک شهریور میرفتیم تمام روز را لای بوته‌های تمشک و پای درخت فندق سر میکردیم و دست‌هایمان را به هوای مزه‌ی بی‌نظیر گردوی تازه رنگی میکردیم...

دیروز که همسرم به خانه برگشت و لا‌به‌لای خریدهایش چشمم خورد به پلاستیک گیلاس، بهش گفتم هیچ سالی نبوده که تولدت گیلاس نداشته باشیم چه خوب شد خریدی 😊 

از صبح آلما هزار جور برنامه‌ریزی کرد و خودش برنامه‌ش را بهم میزد و ما مرده بودیم از خنده. اولش که یک دور مفصل دعوا کرد که چرا مامان جون اینا رو دعوت نکردین. همسرم گفت نمیدونستم دوست داری مهمون داشته باشیم آلما گفت شما چجور پدر مادری هستید که نمیدونید من چی دوست دارم چی دوست ندارم 😑😑😑 بعد رفت توی فاز سورپرایز کردن بعد یادش میرفت که قرار بوده بابایی را سورپرایز کند. مدام هم استرس داشت و مثلا میگفت بابایی در یخچالو اصلا باز نکنی فقط میتونی از فریزر استفاده کنی 😂😂😂 چون کیک توی یخچال بود. یا مثلا وقتی داشت برایش نقاشی میکشید استرسی میشد و هی میگفت باباااااا من دارم برای خودم نقاشی میکشم  😂😂😂😂 بعد گفت بابایی مامان برات شعر نوشته😂😂😂 چون از من پرسید چی مینویسی گفتم یه چیزی برای بابا، گفت شعر؟ گفتم آره! آخر سر هم طاقت نیاورد و قبل از اینکه وقتش شود کادو بابایی را که مجموعه‌ی نقاشی‌ها و کاردستی‌های آلما با نامه‌ی من (پست قبلی)، داخل یک ظرف لوپ‌لوپ بود و من بهش روبان بسته بودم داد بهش و گفت تولدت مبارک!

در ضمن تِم هم انتخاب کرده بود و هر سه‌تامان لباس‌های سفید و مشکی پوشیدیم. برای خودش و من دامن خالدار انتخاب کرد. توی نقاشی‌اش هم دامن خالدار کشیده.

و اینطور شد که دیشب هم یکی از بهترین شب‌های زندگی‌مان را کنار شیرینی آلما و گیسو گذراندیم.

 

یکی از نقاشی‌های آلما 

 

وقتی بهش گفتم بشین کنار کیک تا ازت عکس بگیرم، نمیدانم چرا با ژست یوگا نشست! کادوی بابایی هم که مشخص است! شمع هم گفته بودم خود متولد بخرد که فراموش کرد و مجبور شدیم از شمع صفر که داشتیم استفاده کنیم 😁

  • یاسی ترین

نظرات (۱۱)

مبارک باشه 

ایشالا همیشه با هم خوب و خوش و سلامت باشین با یه عالمه اتفاقای خوب 

پاسخ:
ممنونم عزیزم 😍
مچکررر❤
  • نیــ روانا
  • ایشالا همیشه به تولد و شادی و جشن بانو :)

    دلم تمشک خواست :))

     

    از نقاشی آلما معلومه گیسو کمندیا :دی

    چقدر این بچه شیرینه

    اون «فقط میتونی از فریزر استفاده کنی» عالی بود

    نقاشی هم بچه برای خودش می کشیده خوب

    یعنی قشنگ بابایی حسابی سورپرایز شده و ی درصد هم نمیتونسته حدس بزنه چه خبره :))

     

    پاسخ:
    ممنونم عزیزم ❤❤❤


    آره فقط آلما دوبرابر واقعیت کشیده 😁 

    😂😂😂😂😂😂 آره 
    برنامه‌ریزی رو فقط بسپارید به آلما وسطش چند بار میزنه زیرش میره به طرف میگه 😂😂😂😂

    تولدشون مبارک باشه.

    آلماتونو می دین ما بخوریم😍 

    پاسخ:
    خیلی ممنونم عزیزم 😘
    تشریف بیارید در خدمت باشیم 🤣😊

    تولدشون مبارک 

    سایه مهرشون رو سر شما ابدی باشه انشالله

    خدا برا هم حفظتون کنه

    💕💕💕❤❤❤🌹🌹🌹💋💋💋💋💋💋💋💋

    پاسخ:
    ممنونم عزیزم 
    خیلی ممنون معصومه جون❤❤❤❤🌷🌷🌷

    عزیزم

    دختر با احساس

    خدا حفظت کنه الهی برای مامان و بابا😍

     + خب هول نکنید بچمو برنامه ریزی هاش بهم میخوره😂

    پاسخ:
    ممنونم سلامت باشی😘😘😘

    😂😂😂😂😂😂 ادامه هم داره کاراش... وقت کنم مینویسم

    کیک رو تو پختیییی!؟ بابا هنرمنددددد!

    بعد اینکه من اومدم رو پست قبلی که صبح خونده بودم کامنت بذارم، دیدم اینو گذاشتی! انقدر ذوق کردم! قلمت چه قدر نابه آخه! 

    خیلی خوبه که مینویسی. خیلی. 

    من گشادیم زده بالا کامنت کم میذارما، وگرنه همه پست هات رو داغ داغ میخونم

    پاسخ:
    آااآاره فرزندم من پختم ریا نباشه 😂😂😂
    عزیزم ممنونم 😘😘😘😘😘😘😘 

    قربونت برم من 
    همین که میخونی خیلی حس خوبی دارم ❤❤❤❤

    واقعا بچه نیروی محرکه شادی تو خونه است..🤗

    شادی تون مستدام🌺🌺

    پاسخ:
    دقیقا همینطوره  😊😊😊
    ممنونم حنا جونم ❤❤
  • شارمین امیریان
  • سلام.

    مبارک باشه. 😍

     

     

    واقعا شما چه جور پدر و مادر هستید یاسی 😂😂😂

    پاسخ:
    سلام عزیزم ❤
    ممنونم 

    خیلی بدیم خیلیییی😂😂😂😂😂😂

    سلام

    خواننده ی جدید هستم.

    تولد همسرتون مبارک🎊

    از سبک نوشتنتون لذت میبرم ♥️

    پاسخ:
    سلام 😍 خیلی خوش اومدی 🌷
    ممنونم 

    لطف داری دوست من
  • بهی ستوده
  •  تولد همسر مبارک باشه

    عزیزم الما چه ذوقی داشته و جه استرسی:))

    پاسخ:
    ممنونم 😘😘
    آره 😂

    کیک چه خوب ارتفاع گرفته😄عزیزم تولد مرد خونه مبارک... انشالله سالم و شاد کنار هم باشین. نقاشی الما چقدر قشنگه... چه لبهای خندانی.... ببوسش حسابی... ژستشم حرف نداره.... همه چی عالی...

    پاسخ:
    اره هشت سانت بود خواهر 😎😍
    ممنونم عزیزم  ❤
    قربونت برم عزیزم ممنونم 😍😍😍
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">