یاسی‌ترین

https://t.me/Yasitariin

یاسی‌ترین

https://t.me/Yasitariin

یاسی‌ترین

هرگز ندیده بودم چشم تو را چنین در خون و اشک غوطه‌ور، ای مامِ رنج‌ها! ای میهنی که در تو به خواری مثل اسیر جنگی یک عمر زیستیم. زین گونه زیستیم و به هق‌هق گریستیم.

به امید آزادی

بایگانی
آخرین مطالب

چنان که مستم هستم

چهارشنبه, ۲۲ آذر ۱۴۰۲، ۱۲:۱۴ ق.ظ

تو آن فراموش‌شده‌ای که وقت شنیدن موسیقی، قلبم را گرم می‌کنی.

به وقت تماشای آسمان، وقتی دلش از هجوم جاده شکافته می‌شود. 

به وقت انتظار میان بخار چای و نگاه.

به وقت تنهایی انگشتانم،

به وقت شب‌های خالی، 

به وقت پوچی لحظات...

تو آن فراموش‌شده‌ای...

 

 

ای الهه‌ی ناز، 

این غم جانگداز ز خاطرم نرود با فراموشی...

  • یاسی ترین

نظرات (۱)

  • حامد سپهر
  • خودت

    خودت را به چیزی آویزان کن

    به شعری

    سازی

    رقصی

    سیگاری...

    دو پیک از مانده شرابی.

    چشم‌هایت را ببند

    گوش‌هایت را بخوابان

    سکوت صدای بلندِ دور زدن‌های جهان است

    تا به دوردست‌های خاموش پرت نشده ای.

    آویزان شو

    پاسخ:
    ممنونم ❤️ خیلی قشنگ بود 
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">