نور خیرهکنندهی نفرینِ اپیها
یک چیزهایی از ماه قبل یادم میاد؛ نمیدونم شاید هم ماه قبلترش، تمام روزهای گذشته، که حس میکردم این من نیستم، حتی نمیدونم اون کسی که هست کیه؟ انگار تمام اتصالاتم به دنیایی که تعاریفش برام آشنا و نزدیک بود قطع شده و تنها چند نشانه کوچک مثل سوسوی چراغی دور از محلهای ناآشنا، دستهامو میگرفت و میگفت زانو نزن! بایست! این تویی...
نبودم؟ بودم؟ نیستم؟ هستم؟
داد میزدم،
تحمل نداشتم، تحمل کوچکترین صدا، حرف، محرک و...
و کودکی اونها، پره از صدا، پره از حرف، پره از سوال، هیجان، تجربه، حرکت...
من زور زدم بایستم اما نمیشد.
من خسته بودم،
از همهچیز،
هیچچیز متوقف نمیشد، هیچچیز مجال نمیداد... حتی ثانیهای.
زمان منتظر من نبود و نیست.
مرخصی در کار نیست.
چارهای نیست دوباره رفتیم سراغ اون سفیدا و سبزا و صورتیای ریز، که با آب قورتشون میدیم میرن پایین.
انیمیشن اینسایداوت رو احتمالا دیده باشید، یه وقتا غم، کنترلو دست میگیره و تمام جزیرهها یکی بعد از اون یکی فرو میریزه.
اون سفیده، مثل اسلحهی فریزکنندهس. یعنی با اولین شلیکش، منو متوقف کرد. دادامو، حرصامو، تحمل ناپذیریمو. دیگه کسی امحا و احشامو نمیجوید، با اسکپزن دل و روده و قلب و ششهامو مثل بستنی نمیکَند بذاره تو کاسه. دکمهی خاموش رو زد. تا من دراز بکشم رو مبل، لَخت، بیوزن، آرام. من شدم فقط یک دهان که وقتی دخترا میگن مامان بگم جانم.
سروتونینها ساخته شوند و سطل سطل ریخته بشند روی مغزم، تا اهمیت «چیزها» آنقدر کم بشه که فقط بشن «چیزها».
هنوز هم نمیدونم کجام، چیکار میکنم و چی میخوام؛ چون حقیقتا چیزی نمیخوام!
آرزویی ندارم، هدفی ندارم، شوقی ندارم، چیزی به وجدم نمیاره... اما خب آسیبم برای بچهها از بین رفته احتمالا.
دلم کنار هیچچیزِ این دنیا آرام نمیگیره و البته خب به استثنای بچهها. اونها حسابشون جداست.
دلم از دنیا سیره، گفته بودم بهت محبوبم ولی تو باور نکردی...
- ۰۲/۰۹/۲۲
یاسی عزیزم
کار خوبی کردی که دارو رو شروع کردی.
وقتی میشه از دارو کمک گرفت که حالت بهتر بشه چرا که نه!؟
امیدوارم به زودی آرزو و هدف و شوق و ... هم بیاد تو زندگیت!
یادمه که یه وقتی تو این وبلاگ نوشته بودی چقدر زندگی کردن رو دوست داری و دوست داری پیر بشی و ... دوباره میشی همون یاسی عاشق زندگی.
هزارتا اتفاق خوب تو زندگیت منتظر هستند تا تو بهشون اجازه بدی که بیافتن. هنوز زندگی کلی سورپرایز واست داره. این روزا دور نیست.