یاسی‌ترین

https://t.me/Yasitariin

یاسی‌ترین

https://t.me/Yasitariin

یاسی‌ترین

هرگز ندیده بودم چشم تو را چنین در خون و اشک غوطه‌ور، ای مامِ رنج‌ها! ای میهنی که در تو به خواری مثل اسیر جنگی یک عمر زیستیم. زین گونه زیستیم و به هق‌هق گریستیم.

به امید آزادی

بایگانی
آخرین مطالب

آفتاب آمد دلیل آفتاب

پنجشنبه, ۹ شهریور ۱۴۰۲، ۰۶:۴۰ ق.ظ

صبح است و دست‌های بلندِ نور، لای گیسوان درخت‌ها.

نجوای خاک، کنار صورتِ برگ، شبنمِ دلتنگی‌های عاشقانه‌اش را می‌بوسد.

باز صبح است.

صبح است و دست‌ِ لرزان حیات در دست محکم خدا فشرده می‌شود.

صبح است و دل تاریکی، چُنان دلِ بی‌تاب من، شکافته شده.

صبح است و شب همچو من...

ساکت و دور...

صبور.

 

  • یاسی ترین

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">