یاسی‌ترین

https://t.me/YasEnogheree

یاسی‌ترین

https://t.me/YasEnogheree

یاسی‌ترین

هرگز ندیده بودم چشم تو را چنین در خون و اشک غوطه‌ور، ای مامِ رنج‌ها! ای میهنی که در تو به خواری مثل اسیر جنگی یک عمر زیستیم. زین گونه زیستیم و به هق‌هق گریستیم.

به امید آزادی

بایگانی
آخرین مطالب

دیشب که برای آلما کتاب می‌خواندم، سوفی از غول بزرگ مهربان پرسید اگر اینطور که تو می‌گویی غول‌ها هر شب تعدادی از انسان‌ها را می‌خوردند، پس چرا کسی متوجه نبودن آدم‌های خورده شده نمی‌شود؟

غول بزرگ مهربان گفت، چون غول‌ها باهوشند و به جاهای مختلفی می‌روند و تا مدتی در جای قبلی آفتابی نمی‌شوند. اما در هرحال، آدم‌ها موجودات عجیبی هستند، همینطوری هم هر روز کلی‌شان کشته و گم می‌شوند، از بین موجودات فقط انسان‌ها هستند که همدیگر را می‌کشند. سوفی گفت مارهای سمی چی؟ غول بزرگ مهربان گفت حتی مارها هم. سوفی پرسید یعنی غول‌ها همدیگر را نمی‌کشند؟ غول بزرگ مهربان گفت هرگز.

 

 

  • یاسی ترین

نظرات (۱۰)

  • محبوب حبیب
  • غول بزرگ به بچه اشتباه گفته. 

     

     

    تمامی موجودات عالم، هم را می کشند. 

     

    انسان ها بیشتر. 

    پاسخ:
    هم‌نوع را نمی‌کشند

    😥🖤

    پاسخ:
    🥲

    و انسانها به بدترین شکل ممکن گاهی "هم نوع" خود را میکشند....

    پاسخ:
    😔😔😔
  • تسنیم ‌‌
  • البته این داستانه ها، ولی آره حیواناتم هم‌نوعاشونو می‌کشن :) حیوانات درنده مثل شیر و اینا، سر قلمرو، جفت‌گیری و... با هم می‌جنگن. اونایی که گله‌ای زندگی می‌کنن گاهی توله‌های نر رو می‌کشن یا توله‌های رئیس قبلی گله رو. بعضیاشون هم کلا بچه‌های ماده‌ها رو می‌کشن تا دوباره آماده‌ی جفت‌گیری بشن. تازه حتی تو عقاب‌ها که دو تا تخم میذارن، جوجه‌ی اول که به دنیا میاد تخم دیگه رو پرت می‌کنه بیرون از لونه. و البته گیاهان هم نه به شکل تهاجمی، ولی با همون آرامشی که دارن این کارو می‌کنن. بعضیا که شاخ‌وبرگ پری دارن و ریشه‌های قوی، جلوی رسیدن نور و آب و غذا به گیاهای ضعیف رو می‌گیرن. اینا چیزهاییه که من می‌دونم و سوادمم خیلی کمه تو این زمینه.

    ولی با تمام حرف اشتباهی که غول بزرگ مهربون زده، دلیل نمیشه چون بقیه‌ی موجودات این کارو می‌کنن انسان هم بکنه. ناسلامتی ما انسانیم :)

    پاسخ:
    آره توی مستندها دیده بودم شیر و پلنگا با هم دعوا می‌کنن اما نمی‌دونستم میکشن همو.
    اون جوجه عقابه چه پفیوزیه 🤣
    خب ظاهراً اطلاعات غول بزرگ مهربان کم بوده!
    هوم، ما آدمیم مثلا عقل داریم 😔

    این از کتاب The Big Friendly Giant است؟؟ خیلی این کتاب را دوست داشتم. فیلمش هم خیلی خوب بود :)

    پاسخ:
    بله همونه 😍😍😍 آره عالیه 👌
  • محبوب حبیب
  • فقط انسان؟ گ

     

    گرگ و شیر و ... چی؟ 

    والا حتی یه کریم که تو خونه ما لونه گذاشته هم، یه بچه اش نوک زد اون یکی رو کشت. 

     

    و ... کلا راز بقا ببینه بچه اعتقاداتش میریزه به هم ها.

     

    چون کلا همه، هم رو می کشند.

     

    نزاع برای بقا 

    بین ضعیف و قوی شون هست. از یک نوع حتی. 

    پاسخ:
    ای بابا 😂 یا کریم‌ها هم؟

  • مریم بانو
  • من ازاین مردم خیلی وقته ناامیدم

    پاسخ:
    😔😔😔
  • محبوب حبیب
  • یاسی جون امروز یه پستی خوندم یاد تو افتادم

     

    نه که بگم دقیقا حال و هوای تو رو داره این طرف. 

     

    نه. خودت بهتر میتونی مقایسه کنی. 

    من فقط یاد تو افتادم. 

    بخونی شاید بتونی براش خوب بنویسی...

     

    بخونش. 

     

    و به حرفهاش فکر کن

     

    بین تو و سهند مشابه چنین چیزی نیست؟ 

     

    https://collega.blog.ir/1401/08/01/%D9%86%D8%AE%D8%B3%D8%AA%DB%8C%D9%86-%D8%B4%D9%85%D8%A7-%D9%86%D9%88%D8%B4%D8%AA

     

    بقیه هم میتونند بخونند. خوبه به نظرم دونستنش. 

    پاسخ:
    سلام عزیزم
    رفتم خوندم، آره یه شباهتایی که داره اما واقعیتش خیلی گنگ نوشته. من سردرنیاوردم، احساس کردم چیزهای خیلی مهمی نوشته نشدن.

  • محبوب حبیب
  • من برام مهم نبود دقیقا چه ماجراهایی بین شون شده.

    کلیت حرف رو گرفتم چی گفت. از همون که وقتی برگشتن ایران، این مشکل ایجاد شده. مشکل از این بود که یه طرف دیگری رو آورده بود هم رده خانواده، دوست، اشنا، حتی درجه اهمیت معشوق را همراه درجه اهمیت شغل مهم و ... 

    و درک کردم چطور قبلا یک جورایی اسطوره ای عاشق بودن، و چی شده که حالا دو دوست خیلی خوب هستند ولی مثل خواهر و برادر. 

    بقیه اش به نظرم مهم نبود. 

    میخواستم ببینی برگشتن ایران، برای تو و سهند مصداق چی میشه. میخواستم من بدونم ها. به من چه اصلا

     

    . اون لحظه رو پیدا کن. در زندگی تو اون لحظه برگشتن ایران کی بوده. از کی میتونی بگی از عاشق به دوست تبدیل شدیم و ...

     

    پاسخ:
    اوهوم. متوجهم چی می‌گی. هم میشه کلیت رو در نظر گرفت، هم میشه زمینه‌ها رو بررسی کرد و رفت تو جزییات.
    آره می‌دونم چی می‌گی.
    من اون لحظه، یا اون لحظه‌ها رو پیدا کردم؛ من متوجه خیلی چیزها شدم...
    ولی خب متاسفانه نمیشه برگشت به عقب و درستش کرد، باید که ازش عبور کرد...
    می‌دونی چیه، دو تایی ساختن هم سخته چه برسه به تنهایی:)

  • محبوب حبیب
  • آهان.

    پس خودت می‌دونی. قبلاً چون میگفتی منم نمی‌دونم چرا سهند اینطوری می‌کنه فکر کردم این پست به دردت بخوره. 

    پس خودت می‌دونی 

     

    و برای این ساختن و درست کردن و اصلاح کردن، سهند همراه نیست. 

     

    حالا تازه فهمیدم چی شد. 

     

    ان شالله بهترین ها برات پیش بیاد عزیزم. 

    نگران هیچ چیزی نباش. 

    من دلم روشنه براتون. 

     

    بازم میگم مدتی دوری براتون خوبه.

     

    کارت برای جدا شدن درسته. عاقلانه و حتی عاشقانه است. 

     

    نگران نباش. 

    پاسخ:
    آره اون تاریخ‌ها رو به یاد دارم، اما در مورد علت‌های سهند همیشه گیجم.
    کسی که حرف نمی‌زنه، همیشه آدمو توی ابهام قرار می‌ده. کسی که فرافکنی می‌کنه، همیشه آدمو گم‌راه می‌کنه.
    و کسی که هیچ انگیزه‌ای بهت نمی‌ده بالاخره یه جا از پا درت میاره. من نفهمیدم چرا این همه یخ و سرد و سنگی بود، ولی یه سری اتفاق‌های زمینه‌ساز و برهه‌های حساس زندگی رو می‌دونم.
    نه دیگه نگران نیستم:) از اون روزام گذشته.
    ممنونم دوست مهربانم ♥️
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">