تو تنها کسی بودی که...
پنجشنبه, ۱۳ مرداد ۱۴۰۱، ۰۶:۱۶ ب.ظ
شاید سالها بعد، قصهی جنون این روزهایم را برای آلما یا گیسو یا فرزندانشان گفتم. شاید از این روزهایم به خوشی یاد کنم، شاید هم با درد. از لَختی آرمیدن میان دو رنج... اما رنج قبل کجا و رنج بعد کجا!!!
چه بیوفایی ای عشق...
چه عجول
چه ناصبور
آی عشق...
اگر آخرتی بود...
میخواهمت برای ابدیت.
- ۰۱/۰۵/۱۳
بسیار زیبا