یاسی‌ترین

https://t.me/Yasitariin

یاسی‌ترین

https://t.me/Yasitariin

یاسی‌ترین

هرگز ندیده بودم چشم تو را چنین در خون و اشک غوطه‌ور، ای مامِ رنج‌ها! ای میهنی که در تو به خواری مثل اسیر جنگی یک عمر زیستیم. زین گونه زیستیم و به هق‌هق گریستیم.

به امید آزادی

بایگانی
آخرین مطالب

به جهنم که این فیلد نمی‌تواند خالی باشد

يكشنبه, ۲۱ آذر ۱۴۰۰، ۰۱:۳۶ ب.ظ

من مامان خوبی نیستم.

اصلا مامان هیچی، شاید آدم خوبی هم نباشم. من یه هیولام. یه آدم داغونم‌. نمی‌دونم چرا خدا بهم بچه داده؟ چرا فکر کرده لیاقت دارم؟

من یه آدم ضعیف، مهرطلب، عقده‌ای و عصبانی‌ام. من احتیاج به روان‌درمانی دارم نه بچه. من صلاحیت نگهداری بچه‌مو ندارم. من کمبودای دوره بچگیمو از شوهرم خواستم و حرص کمبودایی که از شوهرم دارم سر بچم خالی کردم.

من جنایتکارم. 

امروز باید طور دیگه‌ای میشد، 

چرا ولی اینجوریه؟

اصلا این که سالگرد عقد ماست جهنم، این که دیشب اونجوری که توی ذهن من بود پیش نرفت جهنم، امروز آلما میخواد بره تولد همکلاسیش، من یه روانی هستم که چند بار با این قضیه که نمیزارم بری تهدیدش کردم، در مقابل شیطنت‌هاش که شاید طبیعی باشه و مناسب سنش، کم‌طاقت شدم، داد زدم سرش، حرفای منفی زدم.

اصلا مهم نیست که من روانی و زندگی تخمیم تو چه شرایطی هستیم، مهم دنیای قشنگ آلماس که من حق نداشتم خرابش کنم. خاک بر سرت زن. بیشعور تویی نه یه فرشته شش ساله. اگر دلم برای این دو تا نمیسوخت که بی‌مادر چطوری می‌خوان بزرگ بشن، چون که هر مادر نصفه دیوونه‌ای شاید بهتر از یه مامان مرده باشه، اگر فقط همین ترس نبود، میگفتم الهی خدا از رو زمین برت می‌داشت زنیکه‌ی روانی. 

این مظلوم‌نمایی‌ها که تموم بشه، جای آرزوی مرگ برای خودم، باید فکر چاره باشم....

 

پی‌نوشت: خوب نیستم و نمی‌دونم چرا... روبراه بشم می‌نویسم، ببخشید منتظر موندید. 

  • یاسی ترین

نظرات (۲۱)

یاسی جونم
دلم میخواد بغلت کنم و بگم ما اصلا مادرهای بدی نیستیم، عزیزم ما انسانیم و هر انسانی گاهی تحمل خودش رو هم نداره چه برسه به شیطنت های بچش، بچه ای که هر زمان و هر لحظه میدونه با دونه دونه سلولهای وجودش حاظره براش بمیره، پس اصلا سخت نگیر به خودت
همه ما زن ها از این لحظات داریم و باز هم خواهیم داشت
خودت رو بغل کن، کتاب بخون و موسیقی گوش کن، بزار یاسی کوچولوی درونت کمی حالش خوب شه
عزیزم، ما زن ها چقدر شبیه هم هستیم

پاسخ:
عزیز دلم 😘
درسته که ما آدمیم و ممکنه ازمون خطا سر بزنه 
ولی حد و اندازه داره 😔 خیلی تند میرم گاهی 
این که ما برای بچمون جونمون هم فدا میکنیم شکی درش نیست... ولی با همه وجودم حس میکنم که با هر جمله و هر حرکتم چطوری میتونم یه شخصیت رو تغییر بدم و این خیلی دردناکه.
ممنونم تمشک مهربونم♥️

یاسی...

چی شده دختر.

چرا افتادی به جون خودت و داری اینهمه به خودت برچسب و آسیب میزنی؟!

عزیزم... این حس ها و این نوع رفتارها سراغ همه ی مادرها میاد.

درست اینه که مادر کافی باشیم نه مادر کامل.

چون هبچکدوممون کامل نیستیم.

من و خیلی مادرای دیگه هم همچین رفتارهایی داشته و یا خواهیم داشت.

یاسی جانم...

در اینکه اونها فرشته و معصومند شکی نیست...

اینکه حق آزادی حق شیطنت حق رویاپردازی و خیلی چیزای دیگه هم دارن ...

تا بوده بین والدین و بچه ها اصطکاک های فراوون بوده.

خودت رو سرزنش نکن.

تو بهترین خودتی توی مادرانگی.تو یه مادر اگاهی...

چرا؟؟؟ چون اگر چه گاهی ممکنه از دستت در بره و رفتارهایی سربزنه که نباید ، اما حواست به خودت هست...خودت رو زیر نظر داری ، خودت رو بررسی میکنی .

اون مادری نیستی که بعد از هر خشونت به خودش نیاد و چه بسا خشونتهای بعدی رو با شدت بیشتر و فاصله ی کمتر انجام بده.

ما هم انسانیم... خسته میشیم...درگیری ها و مشغله های ذهنی فراوون داریم ، صبر و تحملمون کمه ، دستخوش حوادت و احساسات قرار میگیریم

و هزار و یک مورد دیگه.

پس دست از خودزنی بردار ، صورتت رو بشور ، یه نفس عمیق بکش و کنتور رو صفر کن!

یعنی چی؟

یعنی از همین لخظه هر آنچه شد و گذشت رو فراموش کن و برو سر خط برای ادامه.

دیگه هم بهش فکر نکن.

هرچی بود تموم شد و بر نخواهد گشت حواست به لحظه ی پیش رو باشه.

بچه ها اونقدرررر زلالن که به سرعت فراموش میکنن.

دلش رو بدست بیار...

بغلش کن تا خودت هم آروم بگیری💜

پاسخ:
وای من باورم نمیشه این پست رو دیروز گذاشتم 😂😂😂 انقد داغون بودم نفهمیدم چی کار کردم ....
مامانی من میفهمم چیکار میکنم و چه میشه... 
کاش میشد واقعا صفر کرد. 
کاش میشد فراموش کنن... ولی می‌ره تو خاطراتش😔
ممنونم ازت عزیزم ♥️

یاسی بابا بیخیال..

فدای سرت که هر کاری کردی..

تو چه ناظم سخت گیری برای خودت شدی..

مگه میشه بچه رو دعوا نکرد..کار همیشت نیست که..

بابا تو هم انسانی.. ربات نیستی که

 

داستان رو هم فعلا بی خیال..

دایورت کن همه چیز رو😉

پاسخ:
دیگران رو راحت‌تر میشه بخشید حنا جون
قربونت برم عزیزم ♥️

😂😂😂

می دونی یاسی جان فک کنم بیشتر مامان ها گاهی دچار این حس و حال بشن

عزیزم خودتو سرزنش نکن

همه ما انسانیم و حتمااشتباه هم می کنیم ولی همینکه متوجه اشتباهت هستی کلی جلویی 

حتمابطور جدی پی گیر باش که حالتو بهتر کنی اما سرزنش نکن خودتو

منم یه مدت زیاد غر می زدم شروع کردم بخوردن دارو به جهنم که عوارض داشت رفتارهای غلط ما عوارض بدتری داره

پاسخ:
آره اکثر مامانا کم و بیش این تجربه رو دارن...
فکر کنم احتیاج به کمک دارم خیلی کم میارم گاهی 
عوارضش از حالی که درگیرش هستیم بدتر نیست!

ممنونم عزیزم ♥️
  • غ ز ل بانو
  • آخ یاسی یاسی یاسی

    این درد همه ما مامان هاست

    خودِ من گاهی از واکنش های غیر قابل پیش بینی خودم وحشت می کنم. وحشتم از اینه که میگن یه مامان همیشه عصبی بهتر از یک مامانی هست که گاهی خوبه و گاهی عصبانی

    یاسی ما باید از نقش قربانی بیرون بیایمو مسئولیت همه چیز رو به عهده بگیریم

    اونوقت می تونیم عصبانیت و ناراحتیمونو سر این طفلکیا خالی نکنیم

    تازه تو که دو تا داری و این خیلی سخت تره.

    یاسی ته تهش ما باید با خودمون به صلح برسیم.  من در تلاشم براش اما خیلی سخته خیلی

     

    خونه ما کلا سالگردها به فنا میرن :))) نه من یادم میمونه نه همسر بعد از یک ماه یادم میاد عه سالگرد عروسی بود عه سالگرد عقد بود

    تازه سالگرد عقدمون هم که دو روز بعد از تولد منه و همیشه به فناست :))) کادو مادو هم که یوخ :)))

     

     

    پاسخ:
    دقیییییقا همبنیه که گفتی غزل.
    یه مادر خشن بهتر از بی‌ثباته. هیچی برای بچه بدتر از اون بی‌ثباتی نیست.
    هی به خودم قول میدم... یه مدت کنترل دارم و یهو منفجر میشم.
    مخصوصا وقتی احساس کنم از جای دیگه ناراحت بودم و خالی کردم سر این طفلی 
    دیگه نمیتونم خودمو ببخشم.
    😂😂😂😂 باور کن سالگرد خیلی مهم نبود. چون خودمم آخرین لحظات یادم اومد 
    بعضی برخوردها خیلی آزاردهنده هستن... اون رو مخم رفته احتمالا به شکل ناخودآگاه
  • شارمین امیریان
  • عزیز دلم یاسی 😢

     

    پاسخ:
    شارمین جونم ♥️

    یاسی.....بد بودن هم جزیی از ماست،ولی امان از روزهایی که عذاب وجدان بد بودن ما را خفه می کند....درکت می کنم،من هم روزهایی شبیه تو زیاد داشتم...

     

    پاسخ:
    کاش بد بودنم در حد بی‌حوصلگی بود 
    مونا خیلی بد کردم 
  • حامد سپهر
  • خب هر مادری یا اصلا هر انسانی حق داره یه روزایی حالش خوش نباشه و این اصلا هم چیز غیر طبیعی نیست 

    و حال خوش نداشتن هم به هر چیزی میتونه ربط داشته باشه 

    راستی سالگرد عقدتون هم مبارک:)

    سعی کنید خوش بگذرونین، وقت برا غصه خوردن خیلی هست

     

    پاسخ:
    آره درست میگی 
    ولی زیاده‌روی کردم و یکهو به خودم اومدم دیدم چه کردم

    ممنونم 😍🌹
    واقعا چرا تا میشه خوش بود آدم ساعت‌های با ارزشش اینجوری هدر بره. کاش آدم در لحظه میتونست اینا رو به عمل دربیاره.

    یاسی جانم هممون یه روزایی اینجوری میشیم به دلایل مختلف، میفهممت عزیزم اما اینجور سرزنش کردن خودت و بد و بیراه گفتن به خودت مطمئنا حالت رو بهتر نمیکنه😭😭😭 

    هیچ‌وقت هیچ‌کدوممون اون نقش کاملی که باید باشیم رو نمیتونیم بازی کنیم هرکدوم یه جای کارمون می‌لنگه به یه نحوی، به یه دلیل معلوم یا نامعلومی، همه‌ی روزهامون عین هم نیستن و همیشه هم گل و بلبل نیست روابطمون

    نمیدونم چی بگم فقط دعا میکنم زودتر حالت خوب بشه عزیزم و با آگاهی به خودت این روزها رو بگذرونی🙏🌷❤️

    پاسخ:
    آرامش عزیزم ♥️
    خشمی که متوجه خود آدم هست خیلی وحشتناک‌تر از خشمیه که متوجه دیگران.
    مرسی از دعای قشنگت🌺🌺🌺

    همینکه فهمیدی بچه را اذیت کردی ناخواسته یعنی مادر خوبی هستی این که دانسته ای مشکلی هست در آن نقطه دور درکودکیت که تورا قلابرمیکند هرلحظه و هرزمان در هر جای خالی بی عشقی بی توجهی یعنی مادر دانسته و عاقل ومهربانی هستی که خودش زخم دارد وسعی دارد دخترش را زخمی نکند. یاسی تو خوبی لطفا اگر کسی باتو نامهربانی کرده حداقل خودت با خودت مهربان باش.

    پاسخ:
    موجای عزیز ❤️
    کاش میشد با خودم مهربون‌تر باشم.
    خیلی خودمو دعوا میکنم 😔

    سلام یاسی جان. مادرها هم‌ آدمند و بعضی روزها خسته‌اند بعضی روزها عصبانی و بعضی روزها داغون..مامان‌ها هم حق دارند اشتباه کنند و بعد از دل بچه‌هاشون دربیارند. عزیزم منم خیلی وقت‌ها همین احساسات و نسبت به خودم داشتم اما خودم می‌دونم هیچ‌کس نمی‌تونه جای من و برای بچه‌ام بگیره و هیچ کس نمی‌تونه اندازه من دوسش داشته باشه تو هم برای دخترهای نازنینت بهترین مامان دنیایی اینقدر به خودت سخت نگیر. 

    پاسخ:
    هستی جانم آره درست میگی 😘
    منم همیشه از دلش درمیارم 
    اگر در حد یه دعوا و داد باشه آدم تو خودش حلش می‌کنه ولی گاهی زیاد از حد میشه 🙁
    با این حرفت خیلی موافقم. همیشه به دوستامم که بچه دارن میگم، حتی اگر خیلی بد باشیم هم، هر مادری همه‌ی دنیای بچشه. و این هم قشنگه هم ترسناک و مسئولیت‌دار.
    همینه که منو خیلی درگیر می‌کنه، وقتی همه‌ی دنیای یه موجود معصوم و بی‌گناه هستی... بعد بیای مثل یه آدم بزرگ باهاش دعوا کنی... 

    سلام ..اینقدر سخت نگیر .. برای همه پیش می اد ... هزار بار مهربانی کردی.. حالا اینطوری.. می گذره.. مگه ما مسئول تکون نخوردن اب تو دل بچه هامونیم.. بابا ماهم ادمیم.. 

    خیلی هم اینا و بحث های روانشناسی رو جدی نگیر .. حالا دوتا خواهر شوهرات که بابای مهربون وحامی داشتن خوشبخت شدن؟ تو زندگیشون هیچ مشکلی ندارن..  

    پاسخ:
    سلام عزیزم ♥️
    😂😂😂😂

    یاسی جان عزیزم

     

    نمی خوام دلداری الکی بدم. ولی بچه که قرار نیست لای پر قو و تو یه حباب شیشه ای بزرگ بشه! دنیای واقعی پر از ناملایمات هست و اگر بچه ای از ۳۶۵ روز سال چند روزش هم یه مامان روانی داشته باشه به فنا نمی ره! :))

    نمیگم خودت رو ملامت نکن و به خودت سخت نگیر. تو می تونی هر چقدر دلت خواست خودت رو سرزنش کنی ولی به این فکر کن که آیا این سرزنش برای آلما و گیسو مادر بهتری می سازه؟!

     

    تو اینجا و هر جای دیگه حق داری درد ودل کنی و خشمت و نگرانیت رو ابراز کنی و خودت رو سبک کنی. از اینجا برای شنیده شدن و تخلیه روانت استفاده کن عزیزم :) 

    پاسخ:
    صبا جونم❤️

    ایشالا که به فنا نمیره😂😂😂😂 گاهی با خودم میگم اگر بزرگ بشه و اینا رو با خنده بگه، مثلا بگه مامان یادته چه شری بودم چه خونی به دلت میکردم؟ اینجوری خیالم راحته، ولی اگر عقده‌ای بشه، بریزه تو خودش 😔😔😔😔

    نه‌ والا این سرزنش چیزی نیست جز الگوی غلطی که یه عمر داشتم، اصلا به هیچ دردیم نمیخوره.

    😘😘😘 
  • نیــ روانا
  • یاسی

    ول کن ننه

    کوتاه بیا زن

    هر مادری بالاخره ی داد هم سر بچه ش میزنه دو تا درشت هم بارش میکنه

    قبول دارم این حق بچه ها نیست

    ولی همین که بابتش این همه اذیت شدی و به فکر راه چاره هستی نشون میده چقدر مامان خوب و مسئولیت پذیری هستی 

    مطمئن باش آلما هم با همه بچگیش درک میکنه و ذره ای از عشق بینتون کم نمیشه ❤️

    پاسخ:
    عزیزم 😂😂😂😂


    کاش آدم اینجور وقتا زبون به دهن می‌گرفت. اصلا می‌رفت دو تا مشت حواله یه دیواری چیزی میکرد اما به بچه حرف ناجور نمی‌زد.

    عزیزم😘

    یاسی جان، همه ما مامان های بد و هیولا بودیم، اما مهمه که بدونیم اگر حرفمون ضربه زننده اس، دفعه دیگه تو اون شرایط، نمونیم، نگیم، ادامه ندیم.... اگر شیطنت و بهم ریختگی خونس، چاره اش نظافت لحظه ای ه... هر چی برداشتیم سر جاش بذاریم و قانون گذاشتن که دختر بزرگه فقط اتاق خودش بهم بزنه... و کمک از یه خانم خدمتکار هفتگی.... اگر هم مشکل گرفتن مهمونی و سالگرد و تولدهایی هست طبق برنامه، مهم نیست ، مهم همین دورهمی دو نفری و چای هست... این دلخوری ها رو ما بچه بودیم داشتیم حالام برای بچه هامون داریم.... مامان بد نداریم اونم تو.... تویی که قصه اینجوری نوشتی که همش صبر کردی... هفته ای یبار برو حرم ... دلت سبک میشه... خوبه...حتما هم مشاور برو...

    پاسخ:
    محدثه من بخش زیادی از ناراحتیم همینه که هر بار میشینم اوضاع رو تحلیل میکنم میگم دفعه بعد دیگه اینجوری نمیکنم اما باز به خودم میام میبینم ای بابا ....

    دختر بزرگ منو دق میده اما قانون تو کتش نمیره 😭😭😭

    دردم اینه که اگر خیلی قهرمانی، جلوی موجود به این ضعیفی صبور باش... چرا همه جا لال بودی به این طفلک رسیدی لات شدی؟ 😔😔😔😔😔💔💔💔💔💔

    ناراحتی،کمبود ، و هرچیز دیگه ای که به خودتون گفتیداگه نبودن غیر طبیعی بود اینا هستن که شما ی انسان واقعی هستید آدم با همه کمبوداش ادمه. مادر و پدر هم انسانن خودتونو سرزنش نکنید شما هم ی وقتایی کم میارید.

    دوست من تو ی مادر فوقالعاده و ی زن شجاعی فقط خسته ای. خستگی میتونه برای هرکسی باشه حتی اگه مادر باشه.

     

    پاسخ:
    درسته عزیزم آدما همه، همین نقص و عیبا کنار نکات مثبتن...

    آره عزیزم خیلی خسته 😔😔😔😔
  • ستاره درخشان
  • سلام یاسی جون.منم عین خودت .درکت میکنم . خیلیم ناراحت کنندست که ناراحتیمونو سر این بچه ها خالی میکنیم . کاش بفهمن این جور وقتا دور و بر ما نیان اما نمیفهمن که. گفتی تو ذهنش ثبت میشه و یادش نمیره؟؟پس این طفل معصوم من چرا اینجوریه؟ تازه من از تو بدترم .یهو میبینی کلا ریست میشه و اصلا انگار نه انگار اتفاقی افتاده و با لبخند میاد بغلم  .بعد فرض کن من همچنان در حد انفجارم هنوز.😑

    پاسخ:
    من خیلی از تصور اینکه زورم به بچه رسیده عذاب می‌کشم 🥺 
    خوب تو ظاهر نشون نمیدن بچه‌ها ولی تو ذهنشون که ثبت میشه 😔
    وای اون موقع که آدم عصبانیه هنوز خیلی سخته 😂😂😂
  • مریم بانو
  • کامنتارو خوندم تا بفهمم چی به چیه

     

    اووووه حالا انگار چیکار کردی! والا ما بچه بودیم مدام با قاشق داغ و دمپایی تهدید میشدیم!

     

    قبل خوابم یه دور داستان جن برامون میگفتن که یه وقت کم کاری نکرده باشن!

     

    الان من ببین؟ نه هیولا شدم نه چیزی تازه جونم درمیره واسه لپای مامانم

     

    نمیخوام بترسونمت ولی نوجوونیش دوره حساس تریه با یه حرکت حتی سوتفاهم ازت دور میشه و به جامعه ی تاریک و خوفناک نزدیکتر میشه!

     

    شوخی کردم :) خودت ناراحت نکن یاسی خودت ببخش

     

    فکرکنم من نظرندم بهتره!

    پاسخ:
    داستان جن 😂😂😂😂
    میگم که اگر بدونم بچه چیزی عقده نمیکنه انقدر عذاب نمی‌کشم 😔😔😔
    ولی واقعا نوجوونی بدتره.
    من خودم تو اون سن دیوونه بودم 

    نه خانوم چرا نظر ندی عزیزم 😘

    جواب کامنتها رو  دیدم حالت خوب شده خدا رو شکر .

    راستی من قرار بود سالگرد عقدمون شد بهت خبر بدم روز بعدش شمایی اما مسموم شدم کلا پوکیدم:))))) 

    لازم نیست که بگم برای همین پست چقدر همدردیم؟؟ مواظب خودت باش .

     

     

    پاسخ:
    آره خوبم 
    ای بابااااااا چرا مسموم شدییییی🥺♥️
    مبارک باشه عزیزم ☺️ ایشالا به پای هم پیر بشید 
    بله در جریانم 🤣
    توام همینطور 🌹

    یاسی جانم قربونت برم تو خیلی هم مهربونی... این حرفها و این شرایط واقعا برای هممون هست... منم بارها شده به خودم هزارتا فحش دادم گفتم فردا پا شدم دیگه سعی میکنم بهتر باشم اما نشده... مادر بودن واقعا سخته... همه این احوالات رو هممون داریم اما امیدوارم اوضاع برای هممون بهتر باشه و صبورتر باشیم و اونا هم ما رو ببخشن. پیش میاد دیگه. ما هم آدمیم گاهی با همه وجودمون خسته میشیم و کسی هم درکمون نمیکنه....

    پاسخ:
    لطف داری نرگس جونم ❤️❤️❤️
    آره میدونم همه‌ی مامانا درگیر این چالش‌ها هستن عزیزم 
    خیلی سخت 🙁
    آره خیلی کم درک میشیم 🥺😔 
    خلاصه که سخته مدیریت کردن اوضاع 😁

    عزیزم 

    از زبون همه مادرها حرف زدی

    و اینکه حق داری 

    منم بارها این فکر ها رو با خودم می کنم و اینکه شاغلم و خیلی وقت نمی ذارم و وقتی می آم اینقدر خسته ام ، از اون طرف نیاز لازم از طرف همسر نمی گیرم و گاهی سر بچه ها خالی می کنم 

    اما باید به خودمون هم حق بدیم ، ما هم انسانیم 

    پاسخ:
    سلام دوست من خوش اومدی 😘😘♥️
    خسته نباشی مامان پرتلاش و زحمتکش 

    آره درست میگی 
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">