یاسی‌ترین

https://t.me/Yasitariin

یاسی‌ترین

https://t.me/Yasitariin

یاسی‌ترین

هرگز ندیده بودم چشم تو را چنین در خون و اشک غوطه‌ور، ای مامِ رنج‌ها! ای میهنی که در تو به خواری مثل اسیر جنگی یک عمر زیستیم. زین گونه زیستیم و به هق‌هق گریستیم.

به امید آزادی

بایگانی
آخرین مطالب

منِ هم‌بازیِ تو

شنبه, ۱۶ مهر ۱۴۰۱، ۰۹:۰۸ ق.ظ

به هر سازی بزنی می‌رقصد. هر بازی‌ای تو بگی قبول! دستت را که دراز می‌کنی و می‌گویی می‌آیی بازی؟ می‌گوید اوهوم؛ با لبخند.

دیده‌ای؟ حس کرده‌‌ای؟ فهمیده‌ای؟

هر روز عصر منتظر می‌ماند تا تو بیایی توی کوچه، با سنگ بزنی به پنجره، دمپایی‌هایش را عجله‌عجله بپوشد و در کوچه را باز کند تا توی سرپا شوق را ببیند. تا دستت را دراز کنی و دستش را محکم بگیری و در گوشش بگویی بازی امروز چیست؟

می‌دانی چه می‌گویم مگر نه؟

 

 

  • یاسی ترین