یاسی‌ترین

https://t.me/Yasitariin

یاسی‌ترین

https://t.me/Yasitariin

یاسی‌ترین

هرگز ندیده بودم چشم تو را چنین در خون و اشک غوطه‌ور، ای مامِ رنج‌ها! ای میهنی که در تو به خواری مثل اسیر جنگی یک عمر زیستیم. زین گونه زیستیم و به هق‌هق گریستیم.

به امید آزادی

بایگانی
آخرین مطالب

چیزی در گلویم

شنبه, ۱۲ شهریور ۱۴۰۱، ۰۳:۴۸ ب.ظ

پرنده‌ای به سینه‌ام کوچ کرده.

حنجره‌اش را بغض کرده در گلویم.

آواز چلچله‌های بی‌خانمان را می‌گریم؛

آواز پرنده‌ای بی‌درخت، بی‌آسمان، بی‌‌ابر، بی‌‌هوا، بی‌شوقی برای اوج.

پرنده‌‌ای گم شده در گلویم بال‌بال می‌زند...

 

تکرارم را به طبیعت بدهکارم.

 

  • یاسی ترین